|
|
|
who calls you back when you hang up on him کسی که دوباره با تو تماس بگیرد حتی وقتی تلفنهایش را قطع می کنی ------------------------------ who will stay awake just to watch you sleep کسی که بیدار خواهد ماند تا سیمای تو را در هنگام خواب نظاره کند ------------------------------ wait for the guy who kisses your forehead در انتظار کسی باش که مایل باشد پیشانی تو را ببوسد[حمایتگر تو باشد] ------------------------------ who wants to show you off to world when you are in your sweats کسی که مایل باشد حتی در زمانی که درساده ترین لباس هستی تورا به دنیا نشان دهد ------------------------------ who holds your hand in front of his friends کسی که دست تو را در مقابل دوستانش در دست بگیرد ------------------------------
:: موضوعات مرتبط:
poetico philosophic and mysticism ,
پیامک خلوت ،تنهايى privacy ,
ضرب المثل گفتار حكيمانه proverbs ,
false ,
english-city ,
سری اول برچسب ها ,
برچسب ها سری دوم ,
,
:: برچسبها:
لغات انگلیسی ,
اس ام اس به سلامتی ,
پیام فلسفی ,
پیامک دوستانه ,
joke ,
جوک ,
لطیفه ,
ختده بازار ,
پ ن پ ,
پیامک خنده دار ,
پیامک پ ن پ ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مجتبی حسینی
تاریخ : دو شنبه 12 فروردين 1392
|
|
Mariner
|
ملوان ،دريانورد،کشتيران
|
Ware
|
جنس ،اجناس ،متاع ،کالا
|
camel
|
شتر
|
facilitate
|
اسان كردن، تسهيل كردن، كمك كردن
|
monopolize = patant
|
بخود انحصار دادن، امتياز انحصاري گرفتن
|
regalia
|
لباس شاهانه
|
throne
|
تخت
|
menace
|
تهديد کردن ، به مخاطره انداختن ،در معرض خطر گذاشتن
|
get out
|
بيرون رفتن ،برخاستن ،فاش شدن ،رهايى يافتن ،گفتن ،در رفتن ،دور شو
|
realm = district
|
کشور،حدود،حوزه ،قلمرو ،ناحيه
|
recreation
|
سرگرمى( تفريح)
|
excursion
|
گشت ،سير،گردش بيرون شهر
|
adornment
|
زیور الات ، تزئين ،اراستگى ،پيراستگى ،زيور و پيرايه ،زينت
|
apron
|
پيش دامن ،پيش بند
|
gourd , squash
|
کدوى قليايى
|
fleshy
|
فربه ،کوشتالو،گوشتى ،گوشتدار،بى استخوان
|
fertility
|
حاصلخيزى ،بارورى ، حاملگی
|
fertilize
|
بارور کردن ،حاصلخيز کردن
|
poetic
|
شاعرانه
|
triangle
|
مثلث ،سه گوش
|
apex
|
نقطه اوج ،کاکل ،نوک سر، قله
|
court
|
بارگاه، حياط، دربار، دادگاه، اظهار عشق، خواستگاري
|
doll
|
عروسک ،(مج ).زن زيباى نادان ،دخترک
|
reside
|
ساکن بودن ،مستقر بودن ،اقامت داشتن
|
inhabitant , dweller , resident
|
ساکن ،مقيم ، اهل
|
:: موضوعات مرتبط:
ضرب المثل گفتار حكيمانه proverbs ,
false ,
english-city ,
سری اول برچسب ها ,
برچسب ها سری دوم ,
,
:: برچسبها:
لغات انگلیسی ,
اس ام اس به سلامتی ,
پیام فلسفی ,
پیامک دوستانه ,
joke ,
جوک ,
لطیفه ,
ختده بازار ,
پ ن پ ,
پیامک خنده دار ,
پیامک پ ن پ ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مجتبی حسینی
تاریخ : یک شنبه 11 فروردين 1392
|
|
tic
|
پرش عضله( تيک)،(طب )انقباض غير عادى عضلات ،حرکات غير ارادى اندامها
|
elicit
|
بيرون کشيدن ،استخراج کردن
|
comprehension
|
فهم ، دريافت ،قوه ادراک
|
inherit
|
به ارث بردن
|
contradict
|
تناقض داشتن با،مخالف بودن با
|
put off
|
به تاخير انداختن ،بتعويق افتادن
|
cognitive
|
شناختى
|
inhibitor
|
بازدارنده ، کندکننده
|
inhibit
|
باز داشتن و نهى کردن ،منع کردن ،مانع شدن
|
Deficiency
|
عيب ،کسرى ،فقدان ،نقص ،کمى ،کمبود،کسر،ناکارايى
|
deficient
|
ناقص
|
|
|
province
|
استان ،ايالت ،ولايت
|
constitute
|
تشکيل دادن ،تاسيس کردن ،ترکيب کردن
|
ethnic
|
نژادى ،قومى
|
elaborate ( adj & v )
|
ساخت استاد،پرکار،استادانه درست شده ، بهزحمت ساختن ،پرکار ، به زحمت ساختن
|
beadwork
|
تسبيح سازى
|
apparel
|
رخت ،اسباب ،اراستن ،پوشاندن ،جامه
|
fool
|
فريب دادن ، نادانى و حماقت کردن ،نادان ،احمق ،ابله ،لوده ،دلقک ،مسخره ،گول زدن ،دست انداختن
|
pass off
|
برطرف شدن و تمام شدن ،بيرون رفتن ،به حيله از خود رد کردن ،ناديده گرفتن
|
ivory
|
دندان فيل ،عاج
|
:: موضوعات مرتبط:
ضرب المثل گفتار حكيمانه proverbs ,
false ,
english-city ,
سری اول برچسب ها ,
برچسب ها سری دوم ,
,
:: برچسبها:
لغات انگلیسی ,
اس ام اس به سلامتی ,
پیام فلسفی ,
پیامک دوستانه ,
joke ,
جوک ,
لطیفه ,
ختده بازار ,
پ ن پ ,
پیامک خنده دار ,
پیامک پ ن پ ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مجتبی حسینی
تاریخ : یک شنبه 11 فروردين 1392
|
|
lightning
|
رعد وبرق
|
vandalism
|
تخريب ، دشمنى با علم و هنر،وحشيگرى ،خرابگرى
|
Cerebral
|
مغزى
|
cortex
|
قشر مخ ،پوست ،قشر،لايه رويى
|
avian
|
وابسته به مرغان ،مرغى
|
orderliness
|
نظم ،ترتيب
|
symmetry
|
هم اراستگى ،هم جور،قرينه ،تناسب
|
urge
|
ميل ،اصرار کردن
|
Swear
|
قسم ياد کردن سوگند دادن
|
combat
|
پيکار،نبرد،زد وخورد،ستيز،حرب ،مبارزه کردن
|
excessive
|
زياد،فراوان ،مفرط،بيش ازاندازه
|
impulse = tic
|
ضربه و تکانه ، بر انگيزش، انگيزه ناگهاني، تكان دادن، بر انگيختن،انگيزه دادن به
|
ritual
|
تشريفات مذهبى ،ايين پرستش ،تشريفات
|
relieve
|
راحت کردن،تسلى دادن ،فرو نشاندن،تخفيف دادن
|
discard
|
دور انداختن ،رد کردن ،دورانداختن
|
indefinitely
|
بطور نامحدود،بطور نامعين ،بطور نامعلوم ،براى يک مدت نامحدود
|
upbringing
|
تربيت ،روش اموزش و پرورش بچه
|
though
|
بهرحال ،باوجود ان ،بهرجهت ،اگرچه ،گرچه ،هرچند با اينکه ،باوجوداينکه ،ولو،ولى
|
underlying
|
اصولى يا اساسى
|
trend
|
روش
|
:: موضوعات مرتبط:
false ,
english-city ,
سری اول برچسب ها ,
برچسب ها سری دوم ,
,
:: برچسبها:
لغات انگلیسی ,
اس ام اس به سلامتی ,
پیام فلسفی ,
پیامک دوستانه ,
joke ,
جوک ,
لطیفه ,
ختده بازار ,
پ ن پ ,
پیامک خنده دار ,
پیامک پ ن پ ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مجتبی حسینی
تاریخ : یک شنبه 11 فروردين 1392
|
|
flyer
|
اگهى روى کاغذ کوچک
|
predication
|
اسناد،اطلاق ،اظهار،اثبات
|
caption
|
سرلوحه ،عنوان
|
obsessive = compulsive
|
وسواسى
|
anxiety
|
اضطراب ، نگرانى
|
debilitating / debilitate
|
ناتوان کننده /ناتوان كردن، ضعيف كردن
|
obsession
|
وسواس فکرى
|
intrusive
|
فضول ،فضولانه ،سرزده( اينده)،ناخوانده(وارد شونده)،بزور داخل شونده ،فرو رونده
|
distressing
|
غم فزا،پريشانى اور
|
Susceptible
|
مستعد ، در خطر ، حساس
|
ignite
|
مشتعل کردن يا شدن
|
brittle
|
ترد،شکننده
|
:: موضوعات مرتبط:
english-city ,
سری اول برچسب ها ,
برچسب ها سری دوم ,
,
:: برچسبها:
لغات انگلیسی ,
اس ام اس به سلامتی ,
پیام فلسفی ,
پیامک دوستانه ,
joke ,
جوک ,
لطیفه ,
ختده بازار ,
پ ن پ ,
پیامک خنده دار ,
پیامک پ ن پ ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مجتبی حسینی
تاریخ : یک شنبه 11 فروردين 1392
|
|
صفحه قبل 2 3 4 5 ... 703 صفحه بعد
|
|
|
|
|